سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امید جوان
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
  امید صالحی نیا[30]
 

غمی هزاران ساله در سینه ام خفته ست اندیشه ها در هجوم تاریکی فرو رفته ست

    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 141
کل بازدید : 157650
کل یادداشتها ها : 268

   موسیقی

نوشته شده در تاریخ 89/10/2 ساعت 9:27 ع توسط امید صالحی نیا


دروغ‌ گفتن، یکی از رفتارهای متداول کودکان 4، 5 ساله است که نمی‌توان به آن بی‌توجه بود. روان‌شناسان می‌گویند...

بیشتر کودکانی که در این سن و سال دروغ می‌گویند، قصد فریب والدین خود را ندارند و از آن به‌عنوان راهی برای فرار از مجازات استفاده می‌کنند. البته گاهی نیز کودکان با جعل داستان یا با طرح مبالغه‌آمیز بعضی واقعیات تلاش می‌کنند خواسته‌های خود را با بزرگ‌ترها درمیان بگذارند و به‌طور غیرمستقیم از آرزوهای خود صحبت ‌می‌کنند. برای کسب آگاهی بیشتر درباره این موضوع با دکتر نسرین امیری، فوق‌تخصص روان‌پزشکی کودک و نوجوان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی گفت‌وگو کرده‌ایم.

 

چرا کودکان گاهی اوقات دروغ می‌گویند؟

کودکان معمولا به 2 شکل دروغ می‌گویند که رایج‌ترین شکل آن، خیال‌پردازی است. کودک با جعل داستان یا با طرح مبالغه‌آمیز بعضی از واقعیات، خواسته‌ها و رویاهایش را به ما می‌فهماند. در این صورت، بهتر است که پدر و مادر در تایید خواسته کودک حرف بزنند اما دروغ نوع دوم، دروغی به‌اصطلاح مفید است؛ دروغی که بزرگ‌ترها هم می‌گویند و آن را به حساب دروغ مصلحت‌آمیز می‌گذارند تا به جای نتیجه بد، نتیجه خوب بگیرند. در این مرحله از رشد، کودک در استفاده از دروغ برای رسیدن به خواسته‌اش تردیدی به خود راه نمی‌دهد.

در این شرایط، ما به عنوان والدین کودک، باید چه عکس‌العملی نشان دهیم؟

در این موارد، ما باید به کودک تفهیم کنیم که از راستگویی و صداقت او خوشحال می‌شویم و دروغ و دروغگویی را دوست نداریم. حتی می‌توانیم در صورتی که کودک کار اشتباهی انجام داده و درباره آن اشتباهش دروغ نگفته، از تنبیه صرف‌نظر کنیم اما در هر صورت، دروغگویی کودک، حتی درمورد موارد کوچک نباید بی‌اهمیت جلوه داده شود.

چرا؟

چون این مساله در سنین بالاتر، رفتاری ناپسند است که به کودک، شخصیتی ساختگی و تصنعی می‌بخشد که هرگاه در موقعیت نامطمئن و ناامن قرار گیرد و احساس خطر یا حقارت کند، به گفتن دروغ متوسل می‌شود. در عین حال،کودک دروغگو به گفته‌هایش ایمان ندارد و به‌طور قاطع و صریح حرف نمی‌زند و به‌تدریج اعتماد خود را به دیگران از دست می‌دهد و نسبت به اطرافیان بدبین می‌شود.

چه راهی وجود دارد که بتوانیم این رفتار ناشایست کودک را تصحیح کنیم؟

برای درمان دروغگویی، شناخت علت‌های آن کاملا ضروری است. در واقع، دروغگویی به‌عنوان یک مشکل، علت‌های گوناگون و متعددی دارد. مثلا یکی از علت‌های دروغگویی آموزش نادرست خانواده است. در خانواده‌ای که پدر و مادر و دیگر اعضای آن همواره به یکدیگر دروغ می‌گویند، نمی‌توان انتظار داشت که یک کودک راستگو تربیت شود.

کودکان برای جلب توجه هم دروغ می‌گویند. همین‌طور است؟

بله؛ دروغگویی کودک ممکن است برای جلب توجه اطرافیان باشد. چنانچه کودکی در خانواده یا مدرسه مورد بی‌توجهی اطرافیان قرار گیرد برای نشان دادن خود و جلب توجه آنها ممکن است به گفتن دروغ در زمینه‌های گوناگون متوسل شود. کودکانی که نسبت به دوستان و اطرافیان خود احساس کمبود می‌کنند، ممکن است برای جبران کمبودهای خود در زمینه‌های گوناگون نظیر شغل والدین، محل سکونت، وضع تغذیه، دوستان و تفریحات و سفرها به دروغگویی متوسل شوند و درون آشفته و نگران خود را به آن وسیله به طور موقت تسکین دهند. البته انتظار و توقع بیش از حد از کودکان و مقایسه آنها با دوستان و همکلاسی‌ها نیز در زمینه‌های گوناگون از دیگر عوامل دروغگویی کودکان محسوب می‌شود. دراین صورت، کودک از طریق دروغ می‌تواند هم بر احساس حقارت خود به‌طور موقت غلبه یابد و هم والدین را راضی و خشنود سازد و نظر آنها را به سوی خود جلب کند.

 آیا دروغگویی کودکان می‌تواند ناشی از ترس هم باشد؟

ببینید؛ اگرکودک به دلیل راستگویی تنبیه شود، در آینده برای نجات و رهایی از مجازات به دروغگویی متوسل می‌شود. باید اذعان کرد که برخی سختگیری‌های افراطی و برخوردهای خشن والدین و مربیان با کودک از علت‌های مهم دروغگویی کودک محسوب می‌شود. به عبارت دیگر، گاهی نحوه بیان و برخورد والدین و مربیان با کودک، او را به دروغ گفتن وامی‌دارد و به او دروغگویی را می‌آموزد. به عنوان نمونه، والدین به کودکی که مرتکب عمل خلافی شده، اصرار می‌ورزند که او این کار را انجام نداده است؛ بلکه دیگری مثلا همسایه یا دوست یا برخی موجودات خیالی سبب آن بوده‌اند. در این شرایط، والدین علاوه بر آنکه کودک را دروغگو بار می‌آورند، او را به گریز از قبول مسوولیت رفتارش نیز وامی‌دارند.

حالا اگر کودک به هر دلیلی دروغ گفت، اولین برخورد پدر و مادر چگونه باید باشد؟

در صورت مشاهده دروغگویی کودک، والدین و مربیان نباید شتاب‌زده عمل کنند و به تنبیه کودک مبادرت ورزند؛ بلکه برای بازداشتن کودک از دروغگویی و اصلاح رفتار وی، باید روش برخورد مناسبی متناسب با موقعیت انتخاب شود تا دروغگویی تکرار نشود. باز هم تاکید می‌کنم که کودک باید دریابد که دروغگویی کار نادرست و ناپسندی است و راستگویی عملی باارزش و پسندیده است. او باید ارزش راست گفتن را درعمل تجربه کند. از طرف دیگر، والدین و مربیان نباید در برابر دروغ‌های کودکان برآشفته شوند و او را کتک بزنند. در این شرایط، بیان نتایج زشت و تلخ دروغگویی به‌صورت داستان برای کودکان می‌تواند در آموزش عواقب تلخ دروغگویی مفید واقع شود. اگر والدین و مربیان، کودک را در خلوت (نه در جمع) در فضایی محبت‌آمیز و پرعطوفت با مضرات و نتایج دروغگویی آشنا کنند، اقدامی موثر در جلوگیری و درمان دروغگویی انجام داده‌اند. اما نکته مهم این است که والدین و مربیان باید از کودک انتظاراتی داشته باشند که با واقعیات و امکانات او منطبق است. در غیر این صورت، دروغگویی کودک تقویت و تشدید خواهد شد؛ چون کودک توان عملی ساختن خواسته‌های اطرافیان را ندارد و به گفتن دروغ متوسل می‌شود. بنابراین از کودک باید انتظارات در حد توانش داشته باشیم.

آیا می‌توان با ترفندهای تربیتی از دروغگوشدن کودک پیشگیری کرد؟

بله؛ برای پیشگیری و درمان دروغگویی، والدین و مربیان باید واقعیات را بپذیرند و برای شنیدن حرف‌های شیرین و تلخ از طرف کودکان آماده شوند و با رفتار خود به کودک بیاموزند که گفتن واقعیات به هر صورتی که باشد، مقبول است و موجبات تنبیه و آزار کودک را فراهم نخواهد کرد. در واقع، اگر کودک پی ببرد که والدین و مربیان برای دروغگویی او را تشویق و برای راستگویی او را تنبیه نمی‌کنند، به تظاهر در رفتار و جعل واقعیت نخواهد پرداخت. در عین حال، والدین و مربیان باید از طرح پرسش‌هایی که کودک به آنها به احتمال قوی پاسخ نادرست خواهد داد، خودداری کنند.

 اصلا چطور می‌توانیم کودک را به راستگویی تشویق کنیم؟

باید به کودکتان فرصت دهید تا حرف راست را بگوید. به کودکتان بگویید که به او فرصت می‌دهید تا صادق و راستگو باشد. گاهی از کودکتان در مورد مسایلی که خودتان جوابش را می‌دانید، سوال کنید. مثلا از او بپرسید: «آیا اتاقت را مرتب کردی؟ آیا تکلیفت را انجام دادی؟» به این طریق، کودکتان راستگویی را در مورد کارهایی که انجام داده، تمرین می‌کند. شما هم فورا متوجه می‌شوید که کودکتان راست می‌گوید؛ چرا که شما از قبل کارها را چک کرده بودید. همچنین اگر کودکتان حرف راست را بازگو کرد، تشویقش کنید. اما اگر کودک به خاطر خطایی که مرتکب شده دروغ گفت، شما باید او را تنبیه کنید؛ مثلا می‌توانید خرید اسباب بازی مورد علاقه‌اش را به تعویق بیندازید و علت این کار را هم به او توضیح دهید اما هرگز کودک را با نام دروغگو صدا نزنید؛ زیرا شما نمی‌خواهید که این صفت جزو شخصیت او شود.

چه روشی را برای تشویق و تنبیه کودک در این موارد توصیه می‌کنید؟

پاداش و تشویق می‌تواند کلامی ‌(مثلا تعریف و تمجید از کودک در جمع) و یا خرید یک اسباب‌بازی یا یک جعبه مدادرنگی باشد. والدین با این کار به کودکشان می‌آموزند که راستگویی همیشه با پاداش همراه است ولی اگر کودک به هر دلیلی دروغ بگوید می‌توان از روش‌های متداول و صحیح تنبیهی مانند محروم کردن از دیدن برنامه کودک یا بازی مورد علاقه بهره گرفت اما تنبیه بدنی به هیچ‌عنوان در هیچ شرایطی توصیه نمی‌شود؛ چرا که روشی منسوخ‌شده است. متاسفانه در بسیاری از موارد دیده شده است که مادران وقتی با دروغگویی کودک روبه‌رو می‌شوند، یک سیلی به او می‌زنند یا ضربه‌ای به پشت دستش می‌زنند تا به او بفهمانند که نباید این کار را انجام دهد. این قبیل مادران اعتقاد دارند که در این سنین، هشدار دادن به کودکان یا محروم کردن آنها از چیزی، کاری از پیش نمی‌برد و فقط تنبیه بدنی سبک، در آن لحظه، کودک را از کار خطا باز می‌دارد اما باید گفت با این کار، مشکلات کودک صدچندان خواهد شد. تنبیه و تشویق نباید از حد خود تجاوز کند؛ زیرا اگر برای کار مثبت تشویق سنگین انجام گیرد، توقع کودک بالا می‌رود و به پاداش‌های کوچک‌تر از آن راضی نمی‌شود و همین‌طور تنبیه اگر بیش از حد باشد، می‌تواند کودک را بدبین کند. در عین حال، تنبیه و تشویق باید بلافاصله بعد از عمل کودک انجام بگیرد و فاصله‌ای بین آن نیفتد تا اثر تنبیه و تشویق را از بین نرود.







  پیام رسان 

+ همه از مرگ می ترسند من از رفیق نامرد

+ هر چیزی را پایانی است. و زمستان را، حتی اگر تمام شب هایش یلدا باشد!!!

+ مرا ترس از شب غمگین تنهائیست... که در آن... سوسوی صدها ستاره میدرخشد در کنار ماه ولی حتی یکی از این همه کوکب... برای بخت غمگین دل من نیست!!

+ بگذار سرنوشت هر راهی را که می خواهد برود , ما راهمان جداست این ابرها تامی توانند ببارند ما چترمان خداست.

+ تا حالا دل کسی رو شکستی ؟ خودمو می بینم خودمو می شنفم تا هستم جهان ارثیه بابامه. سلاماش و همه عشقاش و همه ی درداش، تنهائیاش وقتی هم نبودم مال شما. اگه دوست داری با من ببین، یا بذار باهات ببینم با من بگو یا بذار باهات بگم سلامامونو، عشقامونو، دردامونو، تنهائیامونو ها؟

+ ایا واقعا سال 2012 اخر دنیاست؟

+ این ماشین احمدی نژاد که برای مزایده گذاشته



+ شب یلدا شد و میلاد خوش ایزد مهر زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر شب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق. .رخ معشوقه و مدهوشی دلداه عشق شب یلدایتان پرستاره و پرخاطره باد

+ باور به نور و روشنایی است ، که شام تیره ،از دل شب یلدا جشن مهر و روشنایی به ما هدیه میدهد یلدایتان مبارک




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ